الوقت- اواسط خردادماه و چند روز مانده تا شروع جنگ 12 روزه بود که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران از یک شاهکار پیچیده اطلاعاتی- عملیاتی به دست سربازان گمنام امام زمان (عج) در سرقت مقادیر زیادی اسناد و مدارک مربوط به برنامههای نظامی و هستهای رژیم صهیونیستی خبر داد.
اکنون و با گذشت حدود سه ماه از آن اعلام، وزارت اطلاعات اخیراً در یک گزارش رسمی جزئیات بیشتری از اطلاعات کلیدی به دست آمده در این عملیات تاریخی منتشر کرد. در مستند تلویزیونی وزارت اطلاعات از دستیابی به «میلیونها صفحه سند محرمانه» از مراکز حساس و راهبردی رژیم صهیونیستی خبر داده شد که اکنون احتمالاً استخراج، رمزگشایی، تحلیل و بررسی شده و به گنجینه گرانبهایی برای بهرهبرداریهای سیاسی و اطلاعاتی و حتی نظامی- عملیاتی تبدیل شده است.
طبق مستند منتشر شده از سوی مزارت اطلاعات اسناد به دست آمده شامل اطلاعاتی درباره تاسیسات هستهای و نظامی، نقشهها و تصاویر دقیق از مراکز سری، مشخصات و هویت ۱۸۹ تن از دانشمندان و متخصصان هستهای و نظامی رژیم، و حتی دادههای مربوط به جاسوسی موساد از چهرههای بینالمللی مرتبط با آژانس هستهای میباشد.
نمایش اسناد و تصاویر از جمله بخشهایی مربوط به تأسیسات دیمونا، و انتشار هویت شماری از دانشمندان فعال در برنامه نظامی ـ هستهای رژیم، بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و بینالمللی داشت و همزمان پرسشهای جدی درباره میزان آسیبپذیری امنیتی اسرائیل برانگیخت.
از طرف دیگر همزمانی این افشاگری با نزدیک شدن به سالگرد عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر و شکست اطلاعاتی بزرگ اسرائیل، به بار روانی و تبلیغاتی این رویداد افزود.
حال این پرسش مطرح است که ابعاد اهمیت و پیامدهای چنین رخنه اطلاعاتی گسترده چه خواهد بود؟ در ادامه، این پیامدها را در چهار محور اصلی بررسی میشود:
۱ — رخنهپذیری اطلاعاتی و امنیتی و پیامد روانی برای صهیونیستها
انتشار جزئیات اسناد حساس و محرمانه رژیم نمود واضحی از رخنهپذیری اطلاعاتی در مقابل حملات سایبری، عملیات نفوذ انسانی یا ترکیبی از هر دو میباشد.
اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات، شخصاً در این مستند حضور یافت و تأکید کرد که این عملیات نه تنها به کمک ابزارهای سایبری، بلکه با بهرهگیری از «منابع انسانی در داخل سرزمینهای اشغالی» به نتیجه رسیده است.
در فضایی که پس از «جنگ ۱۲ روزه» تنشها و شکافهای اطلاعاتی و سیاسی بالا گرفته، چنین افشاگریای کارکردی روانی ـ تبلیغاتی قوی دارد: این امر میتواند اعتماد افکار عمومی داخلی اسرائیل را نسبت به توان و ادعاهای سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم تضعیف کند و شکافهای سیاسی داخلی را عمیقتر سازد. انتشار این مطالب در زمانهای که بحثهای عمومی درباره ناکامیهای اطلاعاتی در واقعه ۷ اکتبر هنوز در جریان است و ارتش این رژیم پس از نزدیک به سه سال جنگ بیوقفه با تمام امکانات و آزادی عمل در نابود کردن غزه و کشتار بیگناهان در یافتن مکان اسرا و آزاد کردن آنها ناموفق بوده، این اثر را تشدید میکند و امکان استفاده سیاسی داخلی و بینالمللی از آن را بالا میبرد.
۲ — تقویت بانک اطلاعاتی ایران و تبدیل آن به اهرم راهبردی در درگیریهای آینده
دستیابی به اسناد تاسیسات هستهای، نقشهها و فهرستهای هدفگذاری استراتژیک به ایران امکان میدهد بانک اطلاعاتی دقیقی از اهداف حیاتی و شبکههای لجستیکی و انسانی رژیم بسازد. این اطلاعاتِ ساختاریافته میتواند در طراحی ضربات هدفمند ـ چه سایبری و چه فیزیکی ـ به کار رود و امکان افزایش هزینه ادامهدادن عملیات نظامی برای طرف مقابل را فراهم کند. تجربه «جنگ ۱۲ روزه» نشان داد که اطلاعات دقیق درباره اهداف حیاتی (مثلاً تاسیسات زیربنایی و انبارهای تسلیحاتی که خط پشتیبانی لجستیکی جنگ را قطع میکند) میتواند معادلات میدانی را سریعاً تغییر دهد؛ انتشار و استفاده از چنین بانکهایی میتواند در سناریوهای آتی بازدارندگی متقابل و محاسبات راهبردی طرفین را بازتعریف کند. در این زمینه علیرغم عدم اظهار نظر رسمی مقامات جمهوری اسلامی اما میتوان از احتمال بکارگیری اطلاعات به دست آمده در حملات موشکی عملیات وعده صادق 3 به مراکز حساس در سرزمینهای اشغالی سخن گفت چنانکه نابودی تأسیسات استراتژیک رژیم در بئرالسبع در جنوب اراضی اشغالی سران و رسانههای رژیم را در بهت و ناباوری فرو برد.
۳ — ایجاد رعب و بیاطمینانی میان دانشمندان، متخصصان و پرسنل نظامی
افشای هویت دانشمندان، متخصصان و پرسنل نظامی (از جمله خلبانان و نیروی هوایی) بار روانی و امنیتی شدیدی بر افراد و خانوادههای آنان وارد میآورد: تهدید به امنیت جانی، امکان تعقیب قضایی یا سیاسی در صحنه بینالمللی، و افزایش هزینههای حفاظتی و عملیاتی برای رژیم. این مسئله میتواند باعث کاهش تمایل مشارکتکنندگان (چه رسمی و چه قراردادی) در برنامههای حساس و نیز فرار مغزها یا بازنگری در روشهای حفاظتی شود. در سطوح سازمانی، ترس از افشاء میتواند موجب پیچیدگی و کندشدن پروژههای حساس، ایجاد لایههای اضافی امنیتیِ پرهزینه و حتی ترک کارمندان حیاتی شود. از منظر نظامی هم، اگر خلبانان یا پرسنل کلیدی احساس آسیبپذیری کنند، کارایی عملیاتهای پرخطر و ماموریتهای حساس دچار افت خواهد شد.
۴ — تضعیف سیاست «ابهام هستهای» و فشار بینالمللی برای شفافسازی
رژیم صهیونی عملاً دهها سال سیاست «ابهام هستهای» را حفظ کرده تا هم از محکومیتهای رسمی در امان بماند و هم اهرم بازدارندگی نامعلوم را علیه رقبای منطقهای حفظ کند. افشای اسنادِ مرتبط با برنامههای هستهای و نظامی میتواند آن پوشش ابهام را تضعیف کند: اگر اسناد و شواهدی که نشاندهنده فعالیتهای مخفی است قابلاعتنا جلوه کند، اهرمهای حقوقی و سیاسی برای فشار بر اسرائیل افزایش مییابد و نهادهای بینالمللی (از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نهادهای حقوقی) میتوانند خواستار پاسخگویی، بازرسی و شفافسازی بیشتر شوند. این امر نه تنها هزینه دیپلماتیک اسرائیل را بالا میبرد، بلکه همراستا با هدف تهران برای کشاندن فعالیتهای نظامی – هستهای رژیم در مرکز توجهات به عنوان یک تهدید امنیتی بزرگ برای صلح و ثبات منطقهای و بینالمللی میباشد.
۵ — تبعات منطقهای و اثرگذاری بر معادلات بازدارندگی در غرب آسیا
افشای چنین اسنادی صرفاً پیامد داخلی برای اسرائیل ندارد، بلکه در سطح منطقهای هم تأثیرگذار است. کشورهای همسایه ـ از جمله اردن، مصر و حتی دولتهای حوزه خلیج فارس ـ که معمولاً در معادلات امنیتی و اطلاعاتی با تلآویو همکاری یا هماهنگی داشتهاند، اکنون با این پرسش مواجه میشوند که سطح آسیبپذیری رژیم تا چه اندازه بالاست و اتکای بیش از حد به توان اطلاعاتی این رژیم تا چه حد میتواند خطرناک باشد. این وضعیت میتواند محاسبات امنیتی این کشورها در قبال ایران را تغییر داده و دست تهران را برای بهبود موقعیت منطقهای و مذاکره بر سر ترتیبات امنیتی گستردهتر بازتر کند.
۶ — اثرگذاری بر روابط اسرائیل با حامیان غربی
اسرائیل همواره امنیت اطلاعاتی و توانایی نفوذناپذیر خود را بهعنوان یکی از ستونهای روابط ویژهاش با ایالات متحده و اروپا معرفی کرده است. در صورتی که ثابت شود بخش بزرگی از دادههای محرمانه لو رفته یا بهطور واقعی در اختیار ایران قرار گرفته، اعتماد به شراکت امنیتی و اطلاعاتی با رژیم آسیب خواهد دید. این موضوع به معنای نیاز به بازنگری در اشتراکگذاری دادهها و محدودسازی سطح همکاریهای محرمانه خواهد بود. چنین تغییری برای تلآویو یک شکست راهبردی تلقی میشود.
۷ — پیامدهای اقتصادی و فناورانه
انتشار اسناد مرتبط با متخصصان، مراکز علمی و حتی شرکتهای خصوصی مرتبط با برنامههای دفاعی و هستهای اسرائیل، میتواند هزینههای اقتصادی هنگفتی به همراه داشته باشد. از یکسو رژیم ناچار به افزایش بودجه امنیت سایبری و حفاظت فیزیکی خواهد شد؛ از سوی دیگر احتمال دارد برخی شرکتها یا متخصصان کلیدی از ترس تهدید امنیتی یا پیگردهای بینالمللی همکاری خود را کاهش دهند یا حتی از اسرائیل مهاجرت کنند. این روند میتواند به فرسایش تدریجی توان فناورانه اسرائیل در حوزههای حساس منجر شود.
تاکنون واکنش رژیم صهیونی به این شکست بزرگ اطلاعاتی رژیم ترکیبی از پنهانکاری، تکذیب و تلاش برای ایجاد خدشه بر روایت ایران بوده است اما این سیاست تنها در کوتاهمدت میتواند تا حدی از تبعات آن بکاهد و با گذر زمان و روشن شدن بخشهای تاریکتر این پرونده رسوایی مطمئناً فشار افکار عمومی و اپوزیسیون میتواند فضا را برای مناقشات داخلی تشدید کند.